جدول جو
جدول جو

معنی غوک چوب - جستجوی لغت در جدول جو

غوک چوب
دو تکه چوب که کودکان با آن الک دولک بازی کنند
تصویری از غوک چوب
تصویر غوک چوب
فرهنگ فارسی عمید
غوک چوب
دو چوب باشد که کودکان بدان بازی کنند، یکی به مقدار یک وجب، و دیگری دراز به مقابل یک گز، و آن را در بعضی ولایات دسته چلک و چالیک نیز گویند، (فرهنگ جهانگیری)، دو چوب باشد یکی کوتاه بقدر یک قبضه و دیگری دراز بمقدار سه وجب، (برهان قاطع) (آنندراج)، دو چوب یکی کوتاه و دیگری بلندتر، کودکان بدان بازی الک دولک کنند، (ناظم الاطباء)، چوب دودله، (فرهنگ رشیدی) (برهان قاطع)، دوداله، (برهان قاطع)، الک دولک، الک جنبش، قله، مقلی ̍، مقلاء: طثاء، بازی کرد به قله که غوک چوب باشد، (منتهی الارب)، رجوع به غوک و الک دولک شود، صاحب برهان قاطع ’غوک چوب’ را بمعنی ده دله یعنی بیوفا و هرجایی و بوالهوس نیز آورده است، ولی صاحب سراج اللغات آن را رد کرده، گوید: از تصحیفات فاحش صاحب برهان آن است که غوک چوب را بمعنی ده دله که بیوفا و هرجایی و بوالهوس باشد آورده، و سر آن این است که بعضی از اهل لغت در تفسیر این لفظ ’دودله’ نوشته اند، و آن به ضم دال اول و فتح دال دوم بمعنی چوب مذکور است، و او دودله که بمعنی متردد است خوانده، باز آن را به معنی ده دله که بی حواس و پریشان خاطر و هرجایی است آورده، (حاشیۀبرهان قاطع چ معین از فرهنگ نظام ج 5 ص لح مقدمه)
لغت نامه دهخدا
غوک چوب
دو چوب باشد که کودکان بدان بازی الک دولک کنند یکی به مقدار یک وجب و دیگری دراز باندازه یک گز چلک و چالیک الک و دولک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ)
چوب خشک. (ناظم الاطباء). چوبی که خشک شده باشد. مقابل چوب تر
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ تَ)
الک دولک بازی کردن: اترار، غوک چوب زدن کودک. (منتهی الارب). رجوع به غوک چوب و الک دولک شود
لغت نامه دهخدا
(دِ رَ تَ)
الک دولک بازی کردن: قلو، غوک چوب باختن. (منتهی الارب). رجوع به الک دولک و غوک چوب شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غوک چوب زدن
تصویر غوک چوب زدن
الک و دولک بازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غوک چوب باختن
تصویر غوک چوب باختن
الک و دولک بازی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مرغ حق، از اصوات برای فراخواندن ماکیان، نوعی گنجشک مهاجر.، گنجشک مگس خوار
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب قیم
فرهنگ گویش مازندرانی